به این میگفتن یه پسر بچه...
به این میگفتن یه پسر...
به این میگفتن یه مرد...
حالا بهش میگن پیره مرد...
اما
مردتر از همیشه...!!!
چقدر پر می کشد دلم...!
به هوای تـــــو !
انگار تمام پرنده های جهان
در قلبم آشیانه کرده اند...
چه دلمون بخواد
چه دلمون نخواد
خدا یک وقتایی دلش نمی خواد
ما چیزی که دلمون می خواد
رو داشته باشیم...
من زنم و به همان اندازه از هوا سهم می برم که ریه های تو !
دردآور است که من آزاد نباشم تا توبه گناه نیفتی !
قوس های بدنم بیشتر از افکارم به چشم هایت می آیند !
تاسف بار است که باید لباس هایم را به میزان ایمان تو تنظیم کنم...!!!
( سیمین دانشور )
چرخ یک گاری درحسرت وا ماندن اسب...
اسب درحسرت خوابیدن گاریچی...
مرد گاریچی در حسرت مرگ...!